امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Grump

ɡrʌmp ɡrʌmp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    grumped
  • شکل سوم:

    grumped
  • سوم‌شخص مفرد:

    grumps
  • وجه وصفی حال:

    grumping
  • شکل جمع:

    grumps

معنی

noun verb - intransitive
قهر، رنجیدگی، ترشرویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grump

  1. noun cranky person
    Synonyms: bear, complainer, crab, curmudgeon, grouch, malcontent, sorehead, sourpuss, whiner

ارجاع به لغت grump

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grump» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grump

لغات نزدیک grump

پیشنهاد بهبود معانی