امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Guangzhou

    ˌɡwɑːŋˈdʒəʊ ˌɡwɑːŋˈdʒəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    شهر گوانگژو (مرکز ایالت گوانگدونگ در جنوب شرقی چین)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد guangzhou

    1. noun A city on the Zhu Jiang delta in southern China; the capital of Guangdong province and a major deep-water port
      Synonyms:
      Kuangchou kwangchow canton

    ارجاع به لغت guangzhou

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «guangzhou» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guangzhou

    لغات نزدیک guangzhou

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return