امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Guinea Pig

ˈɡɪniˈpɪɡ ˈɡɪnipɪɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    guinea pigs

توضیحات

همچنین می‌توان از guineapig به‌ جای guinea pig استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی خوکچه‌هندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I adopted a guinea pig from the local pet store.
- من یک خوکچه‌هندی را از فروشگاه حیوانات خانگی محلی پذیرفتم.
- My little sister loves to cuddle her guinea pig.
- خواهر کوچکم دوست دارد خوکچه‌هندی‌اش را در آغوش بگیرد.
noun countable
موش آزمایشگاهی
- The Nazis used children as guinea pigs in dangerous scientific experiments.
- نازی‌ها از اطفال مانند موش‌های آزمایشگاهی برای آزمایش‌های علمی خطرناک استفاده می‌کردند.
- The guinea pig in the lab is being used for testing new medications.
- موش آزمایشگاهی در آزمایشگاه برای آزمایش داروهای جدید استفاده می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guinea pig

  1. noun experimental subject
    Synonyms: Cavia porcellus, cavy, examinee, experimental animal, experimental subject, lab animal, lab rat, laboratory animal, rodent, subject, test animal, test subject, testee, victim

ارجاع به لغت guinea pig

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guinea pig» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guinea-pig

لغات نزدیک guinea pig

پیشنهاد بهبود معانی