امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gunpoint

ˈɡʌnpɔɪnt ˈɡʌnpɔɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
(آمریکا) دهانه‌ی تفنگ یا هفت‌تیر، سرتپانچه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- They robbed him at gunpoint.
- او را به‌زور اسلحه لخت کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gunpoint

  1. noun The gun muzzle's direction
    Synonyms:
    point

Collocations

  • at gunpoint

    به زور اسلحه، با تهدید سلاح آتشین، با هدف‌گیری از نزدیک

ارجاع به لغت gunpoint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gunpoint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gunpoint

لغات نزدیک gunpoint

پیشنهاد بهبود معانی