امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Habitude

ˈhæbɪtjuːd ˈhæbɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آداب، روش، شیوه، عادت، مرسوم، عادت روزانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد habitude

  1. noun A habitual way of behaving
    Synonyms: consuetude, custom, habit, manner, practice, praxis, usage, usance, use, way, wont

ارجاع به لغت habitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «habitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/habitude

لغات نزدیک habitude

پیشنهاد بهبود معانی