امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Haemorrhage

    ˈhemrɪdʒ ˈhemrɪdʒ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      haemorrhaged

    • شکل سوم:

      haemorrhaged

    • سوم‌شخص مفرد:

      haemorrhages

    • وجه وصفی حال:

      haemorrhaging

    • شکل جمع:

      haemorrhages

    معنی

    noun verb - intransitive
    خون‌‌روی، خون‌ریزش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد haemorrhage

    1. noun The flow of blood from a ruptured blood vessel
      Synonyms:
      bleeding hemorrhage

    ارجاع به لغت haemorrhage

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «haemorrhage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/haemorrhage

    لغات نزدیک haemorrhage

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return