با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hag

hæɡ hæɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عجوزه، ساحره، مه سفید، حصار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hag

  1. noun biddy
    Synonyms: bag, battle-ax, beldam, biddy, crone, fishwife, fury, gorgon, harpy, harridan, Jezebel, Medusa, ogress, shrew, slattern, sorceress, termagant, virago, vixen, witch

ارجاع به لغت hag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hag

لغات نزدیک hag

پیشنهاد بهبود معانی