امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Halcyon

ˈhælsiən ˈhælsiən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
مرغ افسانه‌ای که دریا را آرام می‌کند ، ایام خوب گذشته، روز آرام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد halcyon

  1. adjective calm, peaceful
    Synonyms: at peace, balmy, bucolic, gentle, golden, happy, harmonious, palmy, pastoral, quiet, serene, soothing, still, sunny, tranquil, untroubled

ارجاع به لغت halcyon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «halcyon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/halcyon

لغات نزدیک halcyon

پیشنهاد بهبود معانی