امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Half-wit

ˈhæfwɪt ˈhɑːfwɪt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: halfwit

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
احمق، کندذهن، پخمه، کودن، خنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The comedian made a joke about the half-wit who couldn't figure out how to open a door.
- این کمدین در مورد پخمه‌ای که نمی‌دانست چگونه دری را باز کند، شوخی کرد.
- You're a halfwit.
- تو یه کودنی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد half-wit

  1. noun stupid person
    Synonyms:
    blockhead born fool clod cretin dimwit dingbat dolt dope dope dork dullard dumbbell dummy dunce dunderhead fool idiot ignoramus imbecile lamebrain moron nitwit pea brain pea brain simpleton stupid person

ارجاع به لغت half-wit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «half-wit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/half-wit

لغات نزدیک half-wit

پیشنهاد بهبود معانی