با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Handpick

American: ˈhændˈpɪk British: ˈhændˈpɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
دست چین کردن
- The dictator himself handpicked his successor from amongst flatterers.
- دیکتاتور خودش جانشینش را از میان متملقان دست‌چین کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت handpick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handpick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handpick

لغات نزدیک handpick

پیشنهاد بهبود معانی