با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Handstamp

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
(مهری که با آن تمبر را باطل می‌کنند) مهر تمبر، مهر پستخانه
noun verb - transitive
رجوع شود به: rubber stamp
noun verb - transitive
مهر زدن (به تمبر)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت handstamp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handstamp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/handstamp

لغات نزدیک handstamp

پیشنهاد بهبود معانی