با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hang Tough

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
(عامیانه) همراهی نکردن، نرمش به خرج ندادن، سازش نکردن، سخت‌گیری کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hang tough

  1. verb endure
    Synonyms: bear, bear the brunt, be patient with, brave, cope with, face, go through, grin and bear it, gut it out, hang in, hang in there, keep up, live out, live through, meet with, never say die, put up with, ride out, sit through, stand, stick in there, stick it out, stomach, suffer, swallow, take, take it, tough it out, weather, withstand

ارجاع به لغت hang tough

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hang tough» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hang-tough

لغات نزدیک hang tough

پیشنهاد بهبود معانی