با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hank

hæŋk hæŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
کلاف، حلقه، قرقره، ماسوره، کلافه، نفوذ، تأثیر، قلاب، عادت، زشت، شکار، طعمه شکار، کلاف کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hank

  1. noun A portion
    Synonyms: knot, portion, length

ارجاع به لغت hank

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hank

لغات نزدیک hank

پیشنهاد بهبود معانی