امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hardness

ˈhɑːrdnəs ˈhɑːdnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سختی، دشواری، اشکال، سفتی، شدت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hardness

  1. noun Reliability in withstanding pressure, force, or stress
    Synonyms:
    fastness firmness security soundness stability ruggedness stableness steadiness strength sturdiness sureness
    Antonyms:
    softness
  1. noun The fact or condition of being rigorous and unsparing
    Synonyms:
    harshness severity rigor rigorousness austerity rigidity unfeelingness severeness sternness strictness callousness stringency toughness rigour callosity rigourousness inclemency insensibility stiffness

لغات هم‌خانواده hardness

ارجاع به لغت hardness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hardness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hardness

لغات نزدیک hardness

پیشنهاد بهبود معانی