امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Harrumph

    həˈrʌmf həˈrʌmf
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از harumph به‌ جای harrumph استفاده کرد.

    معنی‌ها

    noun verb - intransitive
    (عمداً یا از روی خودنمایی) گلوی خود را صاف کردن، سرفه کردن، آهن و تلپ کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    verb - intransitive noun
    (با نخوت) اعتراض کردن، شکایت کردن، مورد اعتراض قرار دادن
    noun verb - intransitive
    صدای سرفه‌ی مصنوعی، صدای صاف کردن گلو
    noun verb - intransitive
    سرفه‌ی ساختگی، آهن، آهن و تلپ
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت harrumph

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «harrumph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harrumph

    لغات نزدیک harrumph

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند