با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

He

hiː hiː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hes

توضیحات

HE در معنای هفتم مخفف لغت Her Excellency و His Excellency است.

HE در معنای هشتم مخفف لفت high efficiency است.

HE در معنای نهم مخفف لغت high explosive است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

pronoun A1
او (برای اشاره به سوم شخص مفرد مذکر (مرد یا پسر یا حیوان نر) که یک بار در جمله آمده است)
- He is my brother.
- او برادر من است.
- I looked at him and he looked at me.
- من به او نگاه کردم و او به‌ من نگاه کرد.
- He moved his head.
- او سرش را تکان داد.
- Don't be afraid of my dog, he likes children.
- از سگ من نترس، او بچه‌ها را دوست دارد.
pronoun
قدیمی کس (برای اشاره به فردی که جنسیت او در آن موقعیت مشخص نیست یا اشاره به آن جنسیت اهمیت ندارد)
- (Coleridge) he prayeth well, who loveth well both man and bird and beast.
- دعای خوب را کسی می‌کند که بیشترین محبت‌ها را هم نسبت به انسان‌ها و هم نسبت به پرندگان و چارپایان دارد.
- Each one of you knows what he (or he / she or they) must do.
- هریک از شماها می‌داند که باید چکار بکند.
- He who laughs last, laughs best.
- کسی‌ که آخر کار (یا آخر از همه) می‌خندد، بهترین خنده را می‌کند.
noun countable
نر (انسان یا حیوان)
- It's a he.
- نر است.
- This fish is a he.
- این ماهی نر است.
noun
مردانه (در ترکیب)
- Many critics argue that he-literature perpetuates harmful gender stereotypes.
- بسیاری از منتقدان استدلال می‌کنند که ادبیات مردانه کلیشه‌های مضر جنسیتی را تداوم می‌بخشد.
- The professor specializes in analyzing he-literature from the 19th century.
- استاد در تحلیل ادبیات مردانه‌ی قرن نوزدهم تخصص دارد.
noun
هِ (پنجمین حرف الفبای عبری) (הֵ)
- Did you learn the sound of He in Hebrew?
- آیا صدای هِ در زبان عبری را یاد گرفتی؟
- The letter "he" is an important component of many Hebrew words and phrases.
- حرف هِ جزء مهم بسیاری از کلمات و عبارات عبری است.
symbol
شیمی هلیوم (با H بزرگ)
- He is a colorless, odorless, and tasteless gas.
- هلیوم گازی بی‌رنگ، بی‌بو و بی‌مزه است.
- He has the lowest boiling point of all the elements.
- هلیوم در بین تمام عناصر کمترین نقطه‌ی جوش را دارد.
abbreviation
سرکار عالی (برای اشاره به شخص مؤنث)، عالی‌جناب (برای اشاره به شخص مذکر) (با حروف بزرگ)
- I was honored to meet HE.
- مفتخرم که سرکار عالی را ملاقات کردم.
- HE delivered a powerful speech at the United Nations General Assembly.
- عالی‌جناب در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی مقتدرانه‌ای را ایراد کردند.
abbreviation
راندمان بالا، بهره‌وری بالا (با حروف بزرگ)
- Achieving HE is crucial for sustainable development.
- دستیابی به بهره‌وری بالا برای توسعه‌ی پایدار بسیار مهم است.
- HE ensures maximum output with minimal energy consumption.
- راندمان بالا این ماشین لباس‌شویی جدید چشمگیر است.
abbreviation
ماده‌ی منفجره‌ی قوی (با حروف بزرگ)
- The team used HE to breach the enemy's defenses.
- این گروهان از ماده‌ی منفجره‌ی قوی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن استفاده کرد.
- The engineers tested the new HE prototype in a controlled environment.
- مهندسان نمونه‌ی اولیه ماده‌ی منفجره‌ی قوی جدید را در محیطی کنترل‌شده آزمایش کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد he

  1. A very light colorless element that is one of the six inert gasses; the most difficult gas to liquefy; occurs in economically extractable amounts in certain natural gases (as those found in Texas and Kansas)
    Synonyms: helium, atomic number 2
  2. pronoun
    Synonyms: this-one, this boy, this man, that boy, that man, this male animal, that male animal

Idioms

ارجاع به لغت he

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «he» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/he

لغات نزدیک he

پیشنهاد بهبود معانی