با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Head Start

ˈhedˈstɑːrt hedstɑːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فرجه، ارفاق، فرصت برتری
- a head-start program for slum children
- برنامه‌ی جبران عقب‌افتادگی برای کودکان کوخه‌نشین
- Those who receive a college education will have a head start over others.
- آنان که از آموزش دانشگاهی برخوردارند، از دیگران جلو خواهند بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد head start

  1. noun advantage of early start
    Synonyms: first crack, running start

ارجاع به لغت head start

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «head start» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/head start

لغات نزدیک head start

پیشنهاد بهبود معانی