گذشتهی ساده:
heavedشکل سوم:
heavedسوم شخص مفرد:
heavesوجه وصفی حال:
heaving(کشتیرانی) ایستاندن، متوقف کردن یا شدن، ایست کردن
(ندای ناویان هنگام بلند کردن چیزی) هی!، یاعلی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heave» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heave