با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Heirloom

ˈerluːm ˈeəluːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    heirlooms

معنی و نمونه‌جمله

noun
میراثِ آبا و اجدادی، مرده‌ریگ
- This handwritten Koran is our family heirloom.
- این قرآن خطی یادگار خانوادگی ما است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heirloom

  1. noun something inherited, often antique
    Synonyms: antique, bequest, birthright, gift, heritage, inheritance, legacy, patrimony, reversion

ارجاع به لغت heirloom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heirloom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heirloom

لغات نزدیک heirloom

پیشنهاد بهبود معانی