با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Helical

ˈhelɪkl̩ ˈhelɪkl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
حلزونی, مارپیچ
- The helical structure of DNA is essential for genetic replication.
- ساختار مارپیچ دی‌ان‌ای برای همانندسازی ژنتیکی ضروری است.
- The helical pattern of the seashell fascinated marine biologists.
- طرح حلزونی صدف، زیست‌شناسان دریایی را مجذوب خود کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد helical

  1. adjective In the shape of a coil
    Synonyms: coiling, spiral, spiraling, volute, voluted, whorled, turbinate

ارجاع به لغت helical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «helical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/helical

لغات نزدیک helical

پیشنهاد بهبود معانی