با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hemiplegia

ˌheməˈpliːdʒiə ˌheməˈpliːdʒiə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پزشکی فلج نصف بدن، فلج ناقص، نیم فلج
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hemiplegia

  1. noun Paralysis of one side of the body
    Synonyms: unilateral paralysis

ارجاع به لغت hemiplegia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hemiplegia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hemiplegia

لغات نزدیک hemiplegia

پیشنهاد بهبود معانی