با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Her

ər / / hər ə / / hə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

pronoun A1
او را، آن زن را، به او (مؤنث)، (ضمیر مفعولی سوم شخص مفرد مونث)، (حالت مفعولی: she)
- I looked at her and she looked at me.
- من به او نگاه کردم و او به‌ من نگاه کرد.
- I called her yesterday.
- دیروز با او تماس گرفتم.
- I left a message for her last week, but she didn't answer yet.
- هفته‌ی گذشته برایش پیامی گذاشتم اما او هنوز جواب نداده.
determiner
مال او، او را، -ش، -اش (مؤنث)، (صفت ملکی سوم شخص مفرد مونث)
- her brother
- برادر او
- Parmida bought her favorite dress.
- پارمیدا لباس مورد علاقه‌ش را خریداری کرد.
- She rented her apartment to me.
- او آپارتمانش را به من اجاره داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت her

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «her» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/her

لغات نزدیک her

پیشنهاد بهبود معانی