امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Heroism

    ˈheroʊɪzm ˈherəʊɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    دلاوری، شجاعت، دلیری، رشادت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - His heroism saved the group from certain death.
    - دلاوری او گروه را از مرگ حتمی نجات داد.
    - The firefighter's heroism saved the family from the burning building.
    - شجاعت آتشنشان این خانواده را از ساختمان در حال سوختن نجات داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد heroism

    1. noun bravery
      Synonyms: boldness, courage, courageousness, daring, doughtiness, fearlessness, fortitude, gallantry, intrepidity, nobility, prowess, spirit, strength, valiance, valiancy, valor, valorousness
      Antonyms: cowardice, fear, meekness, timidity

    ارجاع به لغت heroism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heroism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heroism

    لغات نزدیک heroism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند