با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Heteronomous

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دگرپیرو، ناخودمختار، ناخودوند، غیرمستقل
- The company's heteronomous policies were criticized by employees.
- کارمندان از سیاست‌های دگرپیرو شرکت انتقاد کردند.
- a heteronomous life
- زندگی ناخودمختار و غیرمستقل
adjective
پزشکی جانورشناسی زیست‌شناسی ناجورنمو، ناجورگوال، تابع قاعده‌های مختلف (رشد)
- the heteronomous growth of cells in cancerous tumors
- رشد تابع قاعده‌های مختلف سلول‌ها در تومورهای سرطانی
- the heteronomous of the two animal species
- ناجورنمو دو گونه‌ی جانوری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت heteronomous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heteronomous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heteronomous

لغات نزدیک heteronomous

پیشنهاد بهبود معانی