امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hewn

American: ˈhjuːn hjuːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
(با تبر یا اسکنه و غیره) بریده‌شده، تراشیده‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- hewn stone
- سنگ بریده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hewn

  1. verb To bring down, as with a saw or ax
    Synonyms:
    cut struck slashed shaped pruned held hacked fashioned cloven chopped chipped slit carven
  1. adjective Cut or shaped with hard blows of a heavy cutting instrument like an ax or chisel
    Synonyms:
    hand-hewn

ارجاع به لغت hewn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hewn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hewn

لغات نزدیک hewn

پیشنهاد بهبود معانی