امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hideous

    ˈhɪdiəs ˈhɪdiəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more hideous

    • صفت عالی:

      most hideous

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    زشت، بدمنظر، بدسیما، زننده، شنیع، وقیح، سهمگین، ترسناک (از شدت زشتی)، مهیب (از شدت زشتی)، مخوف (از شدت زشتی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - the hideous face of the horned demon
    - چهره‌ی کریه دیو شاخ‌دار
    - once again, dictatorship showed its hideous visage.
    - یک بار دیگر استبداد سیمای زشت خود را نشان داد.
    - I thought her dress was hideous.
    - به نظر من لباس او خیلی زشت بود.
    - What a hideous crime!
    - چه جنایت شنیعی!
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hideous

    1. adjective grotesque, horrible
      Synonyms: abominable, animal, appalling, awful, beast, bestial, detestable, disgusting, dreadful, frightful, ghastly, grim, grisly, gross, gruesome, hateful, horrendous, horrid, loathsome, macabre, monstrous, morbid, nasty, odious, offensive, repellent, repugnant, repulsive, revolting, shocking, sick, sickening, terrible, terrifying, ugly, uncomely, unsightly, weird
      Antonyms: attractive, beautiful, charming, delightful, pleasing

    ارجاع به لغت hideous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hideous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hideous

    لغات نزدیک hideous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند