با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

High-powered

haɪˈpaʊəd haɪˈpaʊəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
پرنیرو، پرزور، پرتوان، توانمند
adjective
مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
- a high-powered delegation
- هیئت نمایندگی مرکب از اشخاص پرنفوذ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد high-powered

  1. adjective powerful
    Synonyms: authoritarian, authoritative, commanding, controlling, dominant, dynamic, effective, effectual, forceful, forcible, in control, influential, in the saddle, mighty, potent, robust, ruling, strong, supreme, weighty

ارجاع به لغت high-powered

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high-powered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-powered

لغات نزدیک high-powered

پیشنهاد بهبود معانی