با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

High Time

ˌhaɪˈtaɪm ˌhaɪˈtaɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

idiom
به موقع، سر موقع، موقع مناسب
- It's high time that we make peace.
- موقع آن رسیده است که صلح کنیم.
(عامیانه) وقت خوشی و فعالیت، دوران لذت و خوشی (high old time هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد high time

  1. noun great fun
    Synonyms: ball, big time, due season, good time, high old time, picnic

ارجاع به لغت high time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-time

لغات نزدیک high time

پیشنهاد بهبود معانی