با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hijacker

ˈhaɪdʒækər ˈhaɪdʒækə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سارق، سارق هواپیما، هواپیماربا، سارق وسایل نقلیه
- Airline passengers tried to overpower the hijackers.
- مسافرین هواپیما سعی کردند بر سارقان غلبه کنند.
- A hijacker entered her car while it was stopped.
- سارق درحالی که ماشین‌اش توقف کرده بود، داخل ماشین شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hijacker

  1. noun abductor
    Synonyms: carjacker, kidnapper, robber, skyjacker, terrorist, thief

ارجاع به لغت hijacker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hijacker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hijacker

لغات نزدیک hijacker

پیشنهاد بهبود معانی