با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hipped

American: ˈhiːpt British: ˈhiːpt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(دارای باسن یا لگن خاصره‌ی خاصی) کپل -، - باسن
- broad-hipped
- کپل پهن، پهن باسن
adjective
(به‌ویژه اسب و گاو و غیره) دارای در رفتگی در استخوان لگن خاصره
adjective
(معماری - بام) شیبدار از دو سو
- a hipped roof
- بام دارای شیب دوسویه
adjective
(نادر) غمگین، گرفته، مغموم
adjective
(عامیانه) دیوانه‌ی چیزی، عاشق چیزی
- hipped on movies
- دیوانه‌ی سینما
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hipped

  1. adjective Deranged
    Synonyms: crazy about, doting on, foolish about
  2. adjective Having hips; or having hips as specified (usually in combination)
    Antonyms: hipless
  3. adjective (of a roof) sloping on all sides
    Antonyms: hipless, gabled

ارجاع به لغت hipped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hipped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hipped

لغات نزدیک hipped

پیشنهاد بهبود معانی