امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hobble

ˈhɑːbl ˈhɒbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hobbled
  • شکل سوم:

    hobbled
  • سوم‌شخص مفرد:

    hobbles
  • وجه وصفی حال:

    hobbling
  • شکل جمع:

    hobbles

توضیحات

همچنین می‌توان از hopple به‌ جای hobble استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
لنگیدن، لنگ‌لنگان راه رفتن، شلیدن، لنگ زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I saw an old man hobbling down the street.
- پیرمردی را دیدم که در خیابان می‌لنگید.
- After spraining her ankle, she had to hobble around on crutches for a week.
- بعد از پیچ خوردن قوزک پایش، مجبور شد یک هفته با عصا به این طرف و آن طرف لنگ‌لنگان راه برود.
verb - transitive
جلو چیزی را گرفتن (پیشرفت و غیره)، مانع حرکت شدن، دست و پای کسی را بستن، حرکت را مختل کردن
- Government interference was hobbling factory productions.
- دخالت دولت جلو تولید کارخانه‌ها را گرفته بود.
- He felt himself hobbled by his parents' lack of understanding.
- او احساس می‌کرد که درک نکردن والدینش دست و بال او را بسته است.
verb - transitive
دو پا را به هم بستن، بخو زدن، پابند زدن (اسب و غیره)
- The cowboy skillfully hobbled the wild stallion to prevent it from escaping.
- گاوچران به طرز ماهرانه‌ای دو پای اسب نر وحشی را به هم بست تا از فرار آن جلوگیری کند.
- The rancher decided to hobble the horse.
- دامدار تصمیم گرفت به اسب بخو بزند.
verb - transitive
ناتوان کردن، شل کردن
- He was hobbled by an ankle injury.
- صدمه به مچ پا او را شل کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hobble

  1. verb limp
    Synonyms:
    clump dodder falter halt hitch scuff shuffle stagger stumble totter
    Antonyms:
    go move run walk
  1. verb cripple, restrict
    Synonyms:
    clog cramp cramp one’s style crimp curb entrammel fasten fetter gimp hamper hamstring hang up hinder hog-tie leash put a crimp in shackle tie trammel
    Antonyms:
    free let go release

ارجاع به لغت hobble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hobble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hobble

لغات نزدیک hobble

پیشنهاد بهبود معانی