Homespun
ˈhoʊmspʌn
ˈhəʊmspʌn
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله
noun
adjective
بافت خانگی، بافت میهنی، وطنی، ساده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- صفات خوب آموخته شده در خانه
مترادف و متضاد homespun
-
adjective spun from homeSynonyms: crude, handcrafted, handmade, homemade, ordinary, plain, rough, rustic, simple, unrefined, unsophisticated
ارجاع به لغت homespun
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «homespun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/homespun
لغات نزدیک homespun
- - homesick
- - homesickness
- - homespun
- - homestand
- - homestead