امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Honeybee

ˈhʌnibiː ˈhʌnibiː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: honey bee

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
حشره‌شناسی زنبورعسل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The honeybee is essential for the ecosystem's health.
- زنبورعسل برای سلامت اکوسیستم ضروری است.
- She carefully avoided the honeybee as it hovered nearby.
- او با احتیاط از زنبورعسل که در نزدیکی پر می‌زد، دوری کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد honeybee

  1. noun Social bee often domesticated for the honey it produces
    Synonyms: Apis mellifera

ارجاع به لغت honeybee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «honeybee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/honeybee

لغات نزدیک honeybee

پیشنهاد بهبود معانی