با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hop Up

hɑp ʌp hɒp ʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
تخدیر کردن، (با مواد مخدر) تحریک کردن
- She used caffeine to hop up her alertness before the meeting.
- او برای اینکه هوشیاری‌اش را قبل از جلسه بالا ببرد، کافئین مصرف کرد.
- to hop up energy level
- سطح انرژی را با دارو یا مواد مخدر بالا بردن
phrasal verb
(موتور اتومبیل و غیره را) پرقدرت‌تر کردن، قوی‌تر کردن
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hop up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hop up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hop-up

لغات نزدیک hop up

پیشنهاد بهبود معانی