با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Howl

haʊl haʊl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    howled
  • شکل سوم:

    howled
  • سوم شخص مفرد:

    howls
  • وجه وصفی حال:

    howling
  • شکل جمع:

    howls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زوزه کشیدن، فریاد زدن، عزاداری کردن
- Wolves were howling around our tent.
- گرگ‌ها در اطراف چادر ما زوزه می‌کشیدند.
- A howling wind.
- بادی که زوزه می‌کشد.
- Tortured men were howling in agony.
- مردان زیر شکنجه از شدت درد نعره می‌کشیدند.
- The sick child howled all night.
- کودک بیمار سرتاسر شب ناله می‌کرد.
- The representatives howled at the blunder.
- آن اشتباه بزرگ فریاد اعتراض نمایندگان را بلند کرد.
- Newsboys were howling the news.
- روزنامه‌فروشان خبر را جار می‌زدند.
- They raised a howl over high taxes.
- آن‌ها از مالیات‌های سنگین دادشان بلند شده بود.
- howls of protest
- فریادهای اعتراض
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد howl

  1. noun, verb long, painful cry
    Synonyms: bark, bawl, bay, bellow, blubber, clamor, groan, growl, hoot, keen, lament, moan, outcry, quest, roar, scream, shout, shriek, ululate, wail, weep, whimper, whine, yell, yelp, yip, yowl

Phrasal verbs

  • howl (somebody) down

    با دادوفریاد اعتراض‌آمیز صدای ناطق را تحت‌الشعاع قرار دادن یا خفه کردن

Idioms

ارجاع به لغت howl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «howl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/howl

لغات نزدیک howl

پیشنهاد بهبود معانی