امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Humanitarian

hjuːˌmænɪˈteriən hjuːˌmænəˈteəriən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    humanitarians
  • صفت تفضیلی:

    more humanitarian
  • صفت عالی:

    most humanitarian

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable C2
انسان‌دوست (شخص)، مربوط به انسان‌دوستی، انسان‌دوستانه (رفتار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The humanitarian provided aid to those affected by the natural disaster.
- این انسان‌دوست به آسیب‌دیدگان این بلای طبیعی کمک کرد.
- They sent humanitarian aid to the victims of war.
- آنان برای قربانیان جنگ کمک‌های انسان‌دوستانه ارسال کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humanitarian

  1. adjective giving, compassionate
    Synonyms:
    altruistic beneficent benevolent charitable eleemosynary generous good humane idealistic kindly philanthropic public-spirited
    Antonyms:
    egoistic egotistic inhumanitarian uncompassionate ungiving
  1. noun person who gives generously
    Synonyms:
    altruist benefactor bleeding heart do-gooder Good Samaritan good scout helper patron philanthropist
    Antonyms:
    egoist stingy

لغات هم‌خانواده humanitarian

ارجاع به لغت humanitarian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humanitarian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humanitarian

لغات نزدیک humanitarian

پیشنهاد بهبود معانی