با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hummus

ˈhuːməs / / ˈhʊ- ˈhuːməs / / ˈhʊ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(از ریشه‌ی ترکی) حموس (خوراک خمیر مانندی از نخود پخته و کوبیده و سیر و غیره) (humus هم می‌نویسند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hummus

  1. noun A thick spread made from mashed chickpeas, tahini, lemon juice and garlic; used especially as a dip for pita; originated in the Middle East
    Synonyms: humus, hommos, hoummos, humous

ارجاع به لغت hummus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hummus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hummus

لغات نزدیک hummus

پیشنهاد بهبود معانی