امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hurling

ˈhɜrːlɪŋ ˈhɜːlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    hurled
  • شکل سوم:

    hurled
  • سوم‌شخص مفرد:

    hurls

معنی

noun
(نوعی بازی ورزشی ایرلندی) هرلینگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hurling

  1. verb Throw forcefully
    Synonyms:
    throwing firing tossing hurtling slinging heaving flinging pitching launching casting sending shying propelling shooting dashing chucking darting
    Antonyms:
    catching holding
  1. verb Make a thrusting forward movement
    Synonyms:
    thrusting hurtling lunging
  1. verb To throw with great force; fling.
    Synonyms:
    throwing

ارجاع به لغت hurling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hurling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hurling

لغات نزدیک hurling

پیشنهاد بهبود معانی