امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hygiene

ˈhaɪdʒiːn ˈhaɪdʒiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
بهداشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The importance of personal hygiene cannot be overstated in preventing the spread of diseases.
- اهمیت بهداشت فردی را نمی‌توان در پیشگیری از شیوع بیماری‌ها نادیده گرفت.
- Infant mortality was high because of poor hygiene.
- مرگ‌و‌میر کودکان به دلیل بهداشت بد زیاد بود.
- Good hygiene is essential for maintaining a healthy lifestyle.
- رعایت بهداشت برای حفظ سبک زندگی سالم ضروری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hygiene

  1. noun cleanliness
    Synonyms:
    healthful living hygienics preventive medicine public health regimen salutariness sanitation wholesomeness
    Antonyms:
    dirtiness filth foulness

ارجاع به لغت hygiene

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hygiene» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hygiene

لغات نزدیک hygiene

پیشنهاد بهبود معانی