امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Hyperbolic

    ˌhaɪpərˈbɑːlɪk ˌhaɪpəˈbɒlɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more hyperbolic

    • صفت عالی:

      most hyperbolic

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    (ادبیات) مبالغه‌آمیز، مربوط به مبالغه، اغراق‌آمیز، اغراقی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    adjective
    (هندسه) هُذلولی (شکل)، شبه هذلولی
    - hyperbolic geometry
    - هندسه هذلولی
    - hyperbolic cosecant
    - همبر هذلولی گون
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hyperbolic

    1. adjective Enlarged beyond truth or reasonableness
      Synonyms: inflated

    ارجاع به لغت hyperbolic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hyperbolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hyperbolic

    لغات نزدیک hyperbolic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند