امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Identical

    aɪˈdentɪkl aɪˈdentɪkl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B2
    همانند، همسان، یکسان، هم‌شکل، درست خود آن، عیناً همان، مثل هم، مشابه، عین هم، شبیه به هم، یک‌جور، دقیقاً همان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The two sisters always dressed identically.
    - دو خواهر همیشه عین هم لباس می‌پوشیدند.
    - Those two copies are identical.
    - آن دو نسخه درست مثل هم‌اند.
    - This is the identical hotel we stayed in last year.
    - این دقیقاً همان هتلی است که پارسال هم در آن اقامت کردیم.
    - They were wearing identical hats.
    - کلاه‌های آن‌ها یک‌جور بود.
    - Japan's social structure can never be identical with China's.
    - ساختار اجتماعی ژاپن هرگز همانند (ساختار اجتماعی) چین نخواهد بود.
    adjective
    همسان، یکسان، تک‌تخمکی (مربوط به چیزهایی است که علت یا منشا یکسان دارند؛ مانند دوقلوها)
    - Identical twins
    - دوقلوهای همسان (تک‌تخمکی)
    - identical infections in our body
    - عفونت‌های یکسان در بدن‌مان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد identical

    1. adjective alike, equal
      Synonyms: carbon copy, corresponding, dead ringer, ditto, double, duplicate, equivalent, exact, identic,indistinguishable, interchangeable, like, like two peas in a pod, look-alike, matching, same, same difference, selfsame, spitting image, tantamount, twin, very, very same, Xerox
      Antonyms: different, dissimilar, distinct, diverse, opposite, unequal, unlike

    Collocations

    • identical twins

      دوقلوهای هم‌سان، دوقلوهای یک‌تخمی

      دوقلوهای یک‌تخمه، دوقلوهای همدیس (یا همانند)، دوگانه‌های همانند

    لغات هم‌خانواده identical

    ارجاع به لغت identical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «identical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/identical

    لغات نزدیک identical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند