امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ill-natured

American: ˈɪlˈneɪt͡ʃərd British: ɪlˈneɪt͡ʃərd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
عبوس، ترشرو، بدطبیعت، بداخلاق، بدباطن، بدسرشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an ill-natured old man
- پیرمرد عبوس
- It is often described as 'the most ill-natured interview ever'.
- معمولاٌ از آن به‌عنوان نامطبوع‌ترین مصاحبه یاد می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ill-natured

  1. adjective bad-tempered
    Synonyms: catty, churlish, crabbed, crabby, cross, crotchety, cussed, dirty, disagreeable, disobliging, dyspeptic, hot-tempered, ill-humored, irritable, malevolent, malicious, mean, nasty, ornery, perverse, petulant, spiteful, sulky, sullen, surly, temperamental, tempersome, touchy, unfriendly, unkind, unpleasant
    Antonyms: friendly, good-natured, good-tempered, nice, pleasant

ارجاع به لغت ill-natured

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ill-natured» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ill-natured

لغات نزدیک ill-natured

پیشنهاد بهبود معانی