امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Imago

ɪˈmeɪɡoʊ ɪˈmeɪɡəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    imagoes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی حشره‌ی بالغ، ایماگو link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Observing the imago in its natural habitat can provide insights into its behavior.
- مشاهده‌ی ایماگو در زیستگاه طبیعی‌اش می‌تواند بینشی در مورد رفتار آن ارائه دهد.
- The researcher studied the behaviors of the imago.
- این محقق رفتارهای حشره‌ی بالغ را بررسی کرد.
noun
روان‌شناسی برانگاره، ایماگو (تصویر ذهنی ناخودآگاه از فردی دیگر به‌ویژه پدر یا مادر که بر چگونگی رابطه‌ی فرد با دیگران تأثیر می‌گذارد)
- He realized his imago of his father shaped his views on success.
- متوجه شد که برانگاره‌اش از پدرش دیدگاه او در مورد موفقیت را شکل داده است.
- His imago often led him to seek approval from authority figures.
- ایماگوی او اغلب او را به دنبال تأیید از چهره‌های معتبر می‌کشاند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت imago

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imago» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imago

لغات نزدیک imago

پیشنهاد بهبود معانی