امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Imitate

ˈɪmɪteɪt ˈɪmɪteɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    imitated
  • شکل سوم:

    imitated
  • سوم‌شخص مفرد:

    imitates
  • وجه وصفی حال:

    imitating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C1
تقلید کردن، پیروی کردن، الگو گرفتن، سرمشق گرفتن، ادای کسی را درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Art imitates life.
- هنر تقلیدی است از زندگی.
- As I was imitating the teacher he entered the classroom!
- داشتم ادای معلم را در می‌آوردم که وارد کلاس شد!
- He imitates his father.
- او به پدرش اقتدا می‌کند.
- He tried to imitate the saint.
- او کوشید مقدسان را سرمشق قرار دهد.
- paper made to imitate leather
- کاغذی که ظاهرش مثل چرم است
- Glass handcrafted so as to imitate diamonds.
- شیشه‌ی ساخته‌شده با دست به گونه‌ای که شبیه الماس باشد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imitate

  1. verb pretend to be; do an impression of
    Synonyms:
    act like affect ape assume be like borrow burlesque carbon caricature clone copy counterfeit ditto do like do likewise duplicate echo emulate falsify feign follow follow in footsteps follow suit forge impersonate look like match mime mimic mirror mock model after parallel parody pattern after personate play a part pretend put on reduplicate reflect repeat replicate reproduce resemble send up sham simulate spoof take off travesty Xerox
    Antonyms:
    be original clash differ oppose reverse

ارجاع به لغت imitate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imitate

لغات نزدیک imitate

پیشنهاد بهبود معانی