امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Immediately

ɪˈmiːdiətli ɪˈmiːdiətli ɪˈmiːdiətli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb A2
بی‌درنگ، زود، به‌سرعت، فوراً، بلافاصله، آنی، الساعه، بی‌تامل، بی‌معطلی، جابه‌جا، آناً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I am going to leave immediately.
- من فوراً خواهم رفت.
- She stood up immediately and opened the window.
- او بی‌درنگ بلند شد و پنجره را گشود.
adverb C1
دقیقاً، به‌طور دقیق، درست
- Immediately beyond the river is a small, red building.
- درست پس‌از رودخانه، بنای کوچک و قرمزرنگی قرار دارد.
- The meeting will start immediately after lunch.
- جلسه دقیقاً بعداز ناهار آغاز می‌شود.
adverb
بلافاصله، بدون فاصله، بی‌واسطه، مستقیماً
- They acted immediately to contain the situation.
- آن‌ها مستقیماً برای مهار اوضاع وارد عمل شدند.
- The manager responded immediately to the urgent request.
- مدیر بلافاصله به درخواست فوری پاسخ داد.
conjunction
انگلیسی بریتانیایی به‌محض اینکه، به‌مجرد اینکه
- Return immediately when you are done.
- به‌مجرد اینکه کارت تمام شد برگرد.
- I will call you immediately I finish my meeting.
- به‌محض اینکه جلسه‌ام تمام شود با شما تماس خواهم گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immediately

  1. adverb at once, right away
    Synonyms:
    anon at short notice away directly double-time forthwith hereupon in a flash in a jiffy in a New York minute in nothing flat instantaneously instanter instantly like now now now or never on the dot on the double on the spot PDQ promptly pronto rapidly right now shortly soon soon afterward straight away straight off summarily thereupon this instant this minute tout de suite unhesitatingly urgently without delay without hesitation
    Antonyms:
    eventually later never

ارجاع به لغت immediately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immediately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immediately

لغات نزدیک immediately

پیشنهاد بهبود معانی