با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Impeller

ɪmˈpelər ɪmˈpelə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    impellers

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: impellor

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پروانه‌ی پمپ، آب‌پخش‌کن
- The impeller of the water pump spins rapidly.
- پروانه‌ی پمپ آب به‌سرعت می‌چرخد.
- The boat's impeller helps propel it through the water.
- پروانه‌ی پمپ قایق به حرکت آن در آب کمک می‌کند.
noun countable
پیش‌ران
- The impeller in the jet engine helps to generate thrust for the aircraft.
- پیش‌ران در موتور جت به ایجاد نیروی رانش برای هواپیما کمک می‌کند.
- The impeller on the turbocharger boosts the air intake for increased engine power.
- پیش‌ران روی توربوشارژر، ورودی هوا را برای افزایش قدرت موتور افزایش می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت impeller

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impeller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impeller

لغات نزدیک impeller

پیشنهاد بهبود معانی