امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Impotence

ˈɪmpətəns ˈɪmpətəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( impotency ) کاری، سستی کمر، عنن، ناتوانی، ضعف جنسی، لاغری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impotence

  1. noun sterility
    Synonyms:
    infertility unproductiveness infecundity barrenness erectile dysfunction
  1. noun weakness
    Synonyms:
    powerlessness helplessness feebleness infirmity

ارجاع به لغت impotence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impotence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impotence

لغات نزدیک impotence

پیشنهاد بهبود معانی