با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

In A Sense

ɪn ə sɛns ɪn ə sɛns
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: in one sense

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom B2
تا اندازه‌ای، به‌ عبارتی، تا حدی، از یک جهت، از یک نظر، از دیدگاهی، یک‌جورایی
- In a sense, he was responsible for the project's success.
- یک‌جورایی او مسئول موفقیت پروژه بود.
- In a sense, we are all connected by our shared experiences.
- به‌ عبارتی همه‌ی ما با تجربیات مشترکمان به هم مرتبط هستیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت in a sense

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in a sense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/in-a-sense

لغات نزدیک in a sense

پیشنهاد بهبود معانی