امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inapplicable

ˌɪnəˈplɪkəbl ˌɪnəˈplɪkəbl / / ɪnˈæplɪkəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

تطبیق‌نکردنی، غیر‌قابل‌اجرا، نامناسب، ناجور، غیرقابل‌اطلاق، غیر‌مشمول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inapplicable

  1. adjective not relevant
    Synonyms:
    extraneous foreign garbage immaterial impertinent inapposite inappropriate inappurtenant inapropos inapt inconsistent irrelative irrelevant remote unsuitable unsuited
    Antonyms:
    applicable related relevant suitable

ارجاع به لغت inapplicable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inapplicable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inapplicable

لغات نزدیک inapplicable

پیشنهاد بهبود معانی