امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incertitude

ɪnˈsɜːrtɪtjuːd ɪnˈsɜːtɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نامعلومی، عدم تحقق، شک و تردید، ناامنی، ناپایداری زندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incertitude

  1. noun The state of being unsure of something
    Synonyms:
    doubt uncertainty hesitation perplexity insecurity instability misgiving skepticism dubiety doubtfulness dubiousness
  1. noun A lack of conviction or certainty
    Synonyms:
    doubt doubtfulness dubiety dubiousness mistrust question skepticism suspicion uncertainty wonder

ارجاع به لغت incertitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incertitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incertitude

لغات نزدیک incertitude

پیشنهاد بهبود معانی